عکس و تیتر جنجالی شهریور ۵۷
تاریخ انتشار: ۱۹ مهر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۸۶۳۲۶۶
عکس امام(ره)، برای نخستین بار در صفحه اول روزنامه، سمت چپ، دو ستون نیمتای بالا را پر کرده بود. مهمتر از عکس، تیتر اول روزنامه بود که با فونت خیلی درشت خبر از مذاکره برای بازگشت امام(ره) از تبعید میداد. عکس، تیتر و زیرتیترهای جنجالی آن روز تقریباً همه نیمتای صفحه اول کیهان را به خودش اختصاص داده بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
گیج بودم
درست است که چند ماهی از شعلهور شدن قیام مردم در گوشه و کنار ایران میگذشت و در این مدت انقلابیون بارها در راهپیماییها و مراسم مختلف «درود بر خمینی... مرگ بر شاه» را فریاد زده و یا روی در و دیوار نوشته و پنهانی نوار سخنرانی و اعلامیههای امام(ره) را اینجا و آنجا پخش کرده بودند اما تا شهریور ۱۳۵۷ هنوز هیچ روزنامه رسمی حتی اگر خبری از دستگیری، تبعید و... امام(ره) زده بود، عکسی از ایشان را چاپ نکرده بود. حالا چطور شده بود که برخلاف دستور صریح مقامات امنیتی، کیهان دل به دریا زده و عکس امام(ره) را چاپ کرده بود؟
«موریو اونو» استاد و مدیر مؤسسه فرهنگ خاوری دانشگاه «تویو» ژاپن که آن روزها در ایران بوده، در کتاب خاطراتش مینویسد: «... تا آن زمان آیتالله خمینی برای مردم چهرهای آشنا بود اما انتشار تصویر وی مجاز نبود. در این روز به ناگاه نام و تصویر آیتالله خمینی برابر نظر همه روزنامهخوانها آمد. حکومت شاه گزارش اعزام هیئتی برای ملاقات با آیتالله خمینی را تأیید نکرد اما در اینکه میکوشید با آیتالله تماس بگیرد و به مصالحهای برسد جرئت انکار نداشت. این وضعیت میرساند که حکومت شاه ناگزیر شده دیگر بار نزد ملت اعتراف کند آیتالله خمینی کانون جنبش ضدحکومتی بوده است... در یادداشتهایم آن روز چیزی ننوشتم، چون واقعاً گیج و سردرگم شده بودم».
لبخند نخستوزیر
محمد بلوری، از اعضای اصلی هیئت تحریریه روزنامه کیهان هم در خاطراتش گفته: «یک روزظهر من و رحمان هاتفی و هوشنگ اسدی، دقایقی فرصت پیدا کردیم ناهار بخوریم و نفسی تازه کنیم. رحمان گفت: فرصت مناسبی است که عکسی از آقای خمینی چاپ کنیم... اسدی هم گفت تا بچههای روزنامه اطلاعات پیشدستی نکردهاند باید بجنبیم. رحمان گفت: در آرشیو روزنامه، عکسی از آقای خمینی نداریم... من گفتم باید خبرنگاری را به قم بفرستیم... در نهایت موفق به یافتن عکس نشدیم...». جالب اینکه آنها پس از چند روز تلاش که موفق به یافتن عکسی از امام نمیشوند، سراغ دبیر سرویس اقتصادی میروند که آیتاللهزاده است و شاید عکسی از امام داشته باشد... محمد خوانساری وقتی میشنود قرار است عکس امام(ره) در روزنامه چاپ شود بهسرعت از ساختمان روزنامه بیرون میآید، به خانهشان میرود و تصویر امام(ره) را از صفحهای در کتاب «نهضت دو ماهه روحانیون» نوشته علی دوانی قیچی میکند و به تحریریه میآورد... .
مصطفی مصباحزاده، از بانیان و مدیرمسئول و صاحبامتیاز وقت روزنامه کیهان، در پاییز۱۳۷۶ و چند سال پیش از مرگش به خبرنگار مجله «ایراننامه» گفته است: از قبل تصمیم بر این بود به بهانهای عکس آیتالله خمینی را چاپ کنیم... با اطلاعات قرار گذاشته بودیم همزمان با هم باشد... روزی که عکس در کیهان چاپ شد، تا ساعت ۲ بعدازظهر در روزنامه بودم و کسی صحبت از چاپ عکس نمیکرد... آن روزها شایعه بود دولت شریف امامی مشغول مذاکره با آیتالله خمینی است...همزمان خبر میرسد هواپیمایی هم از ایران به عراق رفته... شایعه میشود هواپیما رفته تا آیتالله خمینی را به ایران بیاورد... خبرنگار کیهان آن روز به ساختمان نخستوزیری میرود که در خصوص این شایعه، خبری بدست بیاورد... در سرسرای نخستوزیری، خبرنگار ما شریف امامی، نخستوزیر را میبیند و سؤال میکند «آیا این خبر درست است که امروز یک هواپیما به بغداد رفته تا آیتالله خمینی را به تهران بیاورد؟» نخستوزیر جوابی نمیدهد و تبسم میکند...».
راست و دروغ یک خبر
به قول مصباحزاده، خبرنگار کیهان این سکوت متبسمانه نخستوزیر را پاسخ مثبت حساب میکند، سراسیمه به کیهان میرود و لابد خبر را تنظیم کرده و تحویل دبیر سرویس میدهد. کیهان هم خبر به اصطلاح اختصاصی را با آب و تاب و آن هم با عکسی که قطعاً رقیبش یعنی «اطلاعات» آن را ندارد، چاپ میکند. بر اساس گفتههای مصباحزاده، تنها قسمت درست خبر همین بود که «هواپیمایی به بغداد رفته بود ولی نه برای آوردن آیتالله خمینی... برای آوردن آشوری نامی که به اتهام آتشزدن سینما رکس آبادان دستگیر شده بود... در این تردید ندارم که شاهنشاه از دیدن آن شماره کیهان بسیار ناراحت شدند. من سعی کردم حقیقت را همانطور که اتفاق افتاده بود به عرض برسانم ولی نمیدانم ایشان باور فرمودند یا نه. دولت و نظامیان هر دو بسیار ناراحت و عصبانی بودند، من همیشه بار این مسئولیت را به دوش کشیدهام و خواهم کشید...».
البته یک بخش دیگر خبر هم که مصباحزاده از آن به عنوان شایعه یاد میکند، خیلی دور از حقیقت نبود یا حداقل وجود حقیقتی دیگر را تأیید میکرد. همان که «موریو اونو»ی ژاپنی میگوید. شاید مذاکره مستقیمی انجام نشده بود اما رژیم پهلوی سعی داشت برای آرام نگه داشتن مردم، وانمود کند دارد برای برگرداندن امام(ره) از تبعید تلاش میکند. چه بسا پیغام و پسغامی هم فرستاده بود و امید داشت مردم و رهبرشان را به بقای سلطنت راضی کند. اما پاسخ امام(ره) همان بود که مدتی بعد به خبرنگاران در نوفل لوشاتو گفت:«...اگر هیچکس نگوید شاه برود، باز من می گویم شاه باید برود، چون این امر به دلخواه من نیست که بگویم یا نگویم. گفتن، یک تکلیف الهی است؛ این وظیفه است».
خبرنگار: مجید تربتزاده منبع: قدس آنلاین
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: قیام 17 شهریور 57 آیت الله خمینی مصباح زاده نخست وزیر امام ره آن روز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۸۶۳۲۶۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
صفحه نخست روزنامه - شنبه ۱۳ اردیبهشت
روزنامه خبر جنوب با تیتر «مولود فقر»، روزنامه زایندهرود با تیتر «حراجهایی که از مد نمیافتد» روزنامه شهرآرا با تیتر «کاسبی با نداری مردم!» و روزنامه نقدحال با تیتر «اختصاص یارانهها به تولید» منتشر شد.
باشگاه خبرنگاران جوان استان ها استانها